نیمه تاریک وجود

چرا گاهي خودخواهي يک دوست، تنبلي يک همکار، گستاخي يک آشنا يا حتي بي ادبي يک غريبه پيش از اندازه ما را عصباني مي کند؟ چرا همان چيزهاي کهنه به سادگي و به آن شدت ما را تحت تاثير قرار مي دهند؟ دبي فورد توضيح مي دهد که همين احساسات کهنه سرنخي براي کشف نيمه تاريک و نيز حالات و خصوصياتي هستند که بيش از همه از آن ها مي ترسيم. دبي فورد در اين کتاب توضيح مي دهد که ما چگونه نيمه تاريک وجودمان را آگاهانه يا ناآگاهانه پنهان و انکار مي کنيم؛ چگونه به جاي آنکه به طبيعت حقيقي وجودمان فرصت تجربه ناب زندگي را بدهيم آن پس مي زنيم. او در اين کتاب نشان مي دهد که انسان مي تواند به اصطلاح ضعف هايش را بپذيرد و در حقيقت آن ها را به نقطه قوت تبديل کند. شايد کمي تنبلي براي کسي که به کار اعتياد دارد بد نباشد. شايد ذره اي خودخواهي عاقلانه براي نجات دادن ما از خشم و افسردگي لازم باشد. در اين کتاب دبي فورد با داستان هاي آموزنده و تمرينات عملي به ما نشان مي دهد چگونه با محرک هاي تاريک تر وجودمان آشتي کنيم، موهبت آنها را درک کنيم و بار ديگر تماميت خود را بازستانيم.
دبي فورد به ما ياد مي دهد چگونه خود را از الگوهاي آزار دهنده اي که ما را اسير کرده اند نجات دهيم. انديشه هاي او به گونه اي استثنايي مجاب کننده است.