پادشاه زخم‌ها (1)

کسی نمی داند نیکلای لانتیسوف در جنگ داخلی و خونبار کشورش چه شکنجه ای دیده است. اکنون که دشمنان پشت مرزهای کشور او جمع شده اند این پادشاه جوان باید راهی برای پر کردن خزانه راوكا ، تشکیل اتحادهای جدید و پیشگیری از تهدیدات روزافزون عليه ارتش بزرگ گریشا بیابد.
با تمام این مسائل، جادوی سیاه هر روز در درون او قوی تر می شود و قصد نابودی تمام ساخته های او را دارد.
زویا نازيالنسکی زندگی خود را وقف شکوفایی استعدادهای مرگبار خود و بازسازی ارتش گریشا کرده است. با وجود تمام این استعدادهای جادویی او می داند که گریشا بدون راوكا دوامی ندارد و راوكا نیز با یک پادشاه تسخیر شده دوام ندارد. زویا برای کمک به نیکلای از هیچ کاری دریغ نمی کند، اما او نیز دشمنان جدیدی دارد که باید بر آنها غلبه کند.
در سرزمین های شمالی نینا زنیک نیز به مبارزات خاص خودش عليه مردمی مشغول است که قصد پاکسازی زمین را از وجود گریشاها دارند. نینا که غمی سنگین بر دل دارد باید برای مواجهه با خطرات سرزمین یخبندان از قدرت هولناکش کمک بگیرد.
پادشاه، فرماندهی ارتش و جاسوس راوکا به منظور نجات کشوری فروپاشیده مرزهای علم و خرافات را پشت سر خواهند گذاشت، اما برخی اسرار قرار نیست برای همیشه مخفی بماند و برخی زخم ها نیز قرار نیست التیام یابد.