گسست
| وزن | 456 گرم |
|---|---|
| نویسنده | |
| ناشر | |
| شابک |
9786002862266 |
| تعداد جلد |
1 |
| تعداد صفحه |
460 |
| قطع کتاب |
شومیز |
| جلد کتاب |
رقعی |
| زبان کتاب |
فارسی |
هستي!
خواب ديدم که من و تو لباس فضانوردي تمونه و توي فضا سرگردانيم. توي يه مداري داشتيم مي چرخيديم. با سرعتي يکنواخت نه ميتونستيم به هم نزديک بشيم و نه دور، من از تو پرسيدم چرا اين طوري شديم، تو گفتي ما ديگه توي زمان نيستيم و جاودانه شديم. قانون نسبيت و از اين مزخرفاتي که توي تلويزيون تماشا ميکني… من گفتم دلم نمي خواد بيفتم بيرون از زمان، اينجا خيلي ساکته، خيلي بي وزنه، دلم ميخواد به يه جايي وصل بشم… تو گفتي هيچ جاذبه اي ما رو به خودش نمي کشونه، ما فقط مي چرخيم.من گريه کردم ولي اشکام توي فضا معلق مي موند… تو گفتي يه سيارکي هست که ممکنه جاذبه اش ما رو بگيره ولي روش هيچ انساني نيست…من دوباره گريه کردم، دلم زمين خودمون رو ميخواست با همون آدما…همون عشق ها… همون نفرت ها…همون دعواها و همون آشتي ها. گفتم کي ميميريم؟ گفتي ما ديگه نميميريم. ما جاودانه شديم. اي لعنت به هرچي جاودانگي بي عشقه! اي لعنت به هرچي چرخيدن بي جاذبه اي لعنت به اين عبور از زمان اين بار اگه به زمين رسيديم، پاي منو به جايي ببند که هيچ از اين بي تعلقي مزخرف خوشم نمياد!
4.0 €
4.0 €