هزار و یک شب (2جلدی)(رحلی)(قابدار)

صدها سال است که ايرانيان و بسياري از ملل مشرق زمين و چند سده است که مغرب زمينيان قصه هاي هزار و يک شب را مي خوانند و از صحنه صحنه داستان‌هاي آن زيباترين صورت هاي خيال را در ذهن خود نقش مي زنند. هزار و يک شب دنياي رنگارنگي است پر از صورت‌هاي خيال و وهم‌انگيز. دنيايي است فرورفته در هاله اي از ابهام که در آن آرزوهاي دست‌نيافتني و ناممکن به شيوه هايي سحرانگيز ممکن مي‌شود، دنيايي جادويي که گاه يک انسان به سگ تبديل مي‌شود و ديرينه سالي در کالبد سگ باقي مي‌ماند تا آنکه به لطف مهرورزي دخترکي زيبا طلسم جادويي شکسته مي شود و به ناگاه شاهزاده اي زيبا از پوست سگ بيرون مي‌زند.
راوي همه اين قصه ها بانويي به نام شهرزاد است و مخاطب همه قصه‌هاي او، شاهزاده‌اي به نام شهريار شاه که شاهد خيانت همسرش مي‌شود و چون به نزد برادرش شاه زمان مي رود که در منطقه اي ديگر حکم مي‌راند در آنجا نيز درمي‌يابد که همسر برادر نيز به شوهر خيانت مي کند. از آن زمان تصميم مي گيرد هر شب دختري را به زني بگيرد و پس از تمتع از او، فرمان قتلش را صادر کند. چون اين حادثه تکرار مي شود، شهرزاد دختر زيباي وزير داوطلب مي شود که به همسري شهريار شاه درآيد تا بدين وسيله دختران سرزمين خود را از اين فرجام تلخ نجات دهد. با او ازدواج مي‌کند و چون شاه از او کام برمي‌گيرد، شهرزاد قصه اي ساز مي کند و شهريار شيفته وار گوش مي سپارد و چون سپيده مي زند لب بر سخن فرومي‌بندد و شهريار که شيفته شنيدن ادامه قصه است، کشتن شهرزاد را به شبي ديگر وامي گذارد و شهرزاد هر شب را قصه را ادامه مي دهد و قصه از دل قصه برمي‌آورد.
اين ساختار باعث مي‌شود قصه هاي شهرزاد تودرتو و خيالي و جادويي لقب بگيرند، قصه هايي که از آنها اقباس هاي فراواني شده و غربي و شرقي از آن داستان‌هاي نو پديد آورده اند.