دیر بجنبی اتفاق شومی می افتد (جیبی)
| وزن | 115 گرم |
|---|---|
| نویسنده | |
| ناشر | |
| شابک |
9789643348458 |
| تعداد جلد |
1 |
| تعداد صفحه |
154 |
| قطع کتاب |
شومیز |
| جلد کتاب |
جیبی |
| زبان کتاب |
فارسی |
اين همان لحظهي حساس آژير قرمز قبل از بلايا بود که مهمترينها را بايد با خود برداشت و برد . بلايا؟ کدام بلا؟ يک چيزي به او ميگفت گر آنجا بماند و دست روي دست بگذارد. اتفاق شومي ميافتد. شايد شهري زير کوهي دفن ميشد.شايد با نرفتن او هواپيمايي با چند صد سرنشين آنور دنيا توي اقيانوسي سقوط ميکرد و سر به نيست ميشد. شايد…شايد….. اين تو قلبش ميگرفت و ميمرد و بعد از روزها وقتي که جسدش در حال تجزيه شدن بود و گندانه ميشد، کسي جنازهي فاسد شدهاش را پيدا ميکرد. آنهم مگر صاحبخانه وقتي که ميديد پول اجاره به شکل بيسابقهاي از زمان مقررش گذشته و هنوز به حسابش واريز نشده. توي غربت ميمرد و توي غربت به خاک ميرفت و چه بسا روزي مشتي از اين خاک غربت ميشد. بايد دست ميجنباند و هرجه زودتر ميرفت. دلخوشيهاي يکجايي که نميدانست کجاست انتظارش را ميکشيد.
66.0 €
66.0 €