حسرت درناها

وزن 345 گرم
نویسنده

ناشر

شابک

9786229785805

تعداد جلد

1

تعداد صفحه

298

قطع کتاب

شومیز

جلد کتاب

رقعی

زبان کتاب

فارسی

میترا راست گفته بود؛ سحرگاهان مهتاب مرد درناهای سپید پر می کشیدند تا آسمان و نسیم نیلوفران رخشان را به بدرقه شان می برد و ،بعد رقص رقصان بر زمین می باراند.
سهراب روی آب ایستاده بود و با چشمان بسته سازدهنی می زد. موجهای کوچک نرم و خجل بر قایقش می کوفتند و غول های ،آبی، سودای رقصی دیگر داشتند.
امید نبود… یک جفت دست تاول زده با شیارهایی گود گود پرزنان نزدیک می شد.
میترا می گریخت چشمان پوریا اما از پشت تیروکمان دوشاخه می کاویدش .

5.0 

ویژه

5.0