به کی سلام کنم

وزن 198 گرم
نویسنده

ناشر

شابک

9786229113707

تعداد جلد

1

تعداد صفحه

208

قطع کتاب

شومیز

جلد کتاب

رقعی

زبان کتاب

فارسی

مار رو به درخت گردو پیش می رفت کنار درخت انگار کمی خاک خورد و از درخت شروع کرد به بالارفتن و به شاخ های آویزان شد میان درخت گنجشک ماده ای کنار لانه اش نشسته بود و با منقارش بال هایش را صاف میکرد و به جوجه هایش نگاه می.کرد جفت او گنجشک نر…. انگار متوجه مار شد جیک جیک وحشت زده ای کرد گنجشک ماده هم متوجه شد و هر دو شروع کردند به پرواز در حول و حوش لانه شان مار بی توجه به جیک جیک گنجشک ها سراغ لانه رفت و نسرین میدیدش که یکی یکی جوجه ها را میگیرد در دهانش پس و پیش میکند و می بلعد بعد مار از درخت پایین آمد و آمد پای درخت و سرش را محکم به تنه درخت میکوفت انگار در پوستش می لولید انگار پوستش برایش تنگ بود. مار باز سرش را به کنده درخت سایید و ناگهان…. مثل معجزه بود پوستش به تمامی اما یواش یواش از بدنش جدا شد و پوست تازه اش شفاف و براق بود.
انور گفت: «رستاخیز».
نسرین پرسید: «حالا دیگر چه کار میکند؟»
میرود تو سوراخی که برایش پای درخت کندهام و سوراخ را گودتر میکند و میان ریشه های مرطوب درخت می خوابد بیدار که شد مثل یک چشمه از زمین بیرون می جهد به دلم افتاده این مار باغ را خراب می کند.

5.0 

ویژه

5.0