یادداشت‌های یک اورژانس شلوغ

گر لحظه ای چشم های خود را ببندیم و کلمه اورژانس را در ارتباط با مسایل مشکلات پزشکی بشنویم تصویری که بلافاصله در مقابل دیدگان ما ظاهر میشود چیزی مشابه این صحنه ها خواهد بود بخشی از بیمارستان مملو از بیماران پر درد با زخمها و آسیب دیدگیهای متعدد اعضای بدن خون و البسه های پاره شده خونی بیماران و همراهانی سراسیمه هراسان و پر از ترس و اضطراب داد و فریاد و کمک خواستن از پرسنلی بی توجه پر مشغله و درگیر با کار سنگین و در یک کلام بخشی از بیمارستان را به خاطر می آوریم پر از ازدحام و بی نظمی ولی آیا براستی تمامی داستان همین است؟
کتاب پیش رو تلاشی است توأم با ذوق و سلیقه تا برای اولین بار حوادث اورژانس در یکی از شلوغترین و بزرگترین بخشهای اورژانس شهر تهران به قلمی روان و با زبانی ساده به صورت مجموعه ای از حوادث واقعی به تحریر درآمده اضطرابها و هیجانات این بخش هیاهو از نقطه نظری دیگر به یاد مخاطبان آورده شود.