پریماه

پریماه، بانوی رمز و رازهاست، شیفته می گرداند، مجذوب می کند و دل می برد تا آن جا که مردی متعهد در برابر همسر و فرزندان را چنان غرق خویشتن می کند که مرد برای شکوفا گردانیدن او همه توش و توان خویش را می گذارد و چون در دل، آرزوهای بزرگ برای محبوب خویش دارد و توان برآوردن آن آرزوها را ندارد، به راه خطا می افتد و شگفتا که پریماه تصوری دیگر از آن مرد در ذهن دارد و او را به گونه ای دیگر می بیند که آتشی در دل خواننده برمی فروزد، برای این کژاندیشی ها.
پریماه مانند همه رمان های سازنده و اندیشه ساز، نه سودای آموزش دارد و نه در اندیشه اندرز دادن است، تنها یک روایت است تا مخاطب بیش تر و دقیق تر بنگرد و در ترازوی خرد خویش، خواهش های دل و سر را بسنجد.